جدول جو
جدول جو

معنی لله آقا - جستجوی لغت در جدول جو

لله آقا
(لَ لَ/ لِ)
لله را به احترام لله آقا گویند
لغت نامه دهخدا
لله آقا
لله بانا عنوان احترام آمیز لله
تصویری از لله آقا
تصویر لله آقا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ عَ دُلْ لاه)
دهی است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، واقع در 33 هزارگزی جنوب باختری فلاورجان در مسیر راه بیستگان به گردنۀ سرخ. موقعجغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 211 تن، آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 37 هزارگزی شمال خاوری کدکن و 7 هزارگزی باختر راه شوسۀ عمومی مشهد به زاهدان. ناحیه ای است دامنه، گرمسیر، و دارای 140 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و بنشن است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن مالرو است و از طریق شمال مستعلی میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی از دهستان گورک بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در هفتادهزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 33هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به سردشت. کوهستانی، معتدل و سالم. دارای 166 تن سکنه. محصول آنجا غلات و توتون. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی است از بخش خرقان شهرستان ساوه که نام قدیمی آن پوانک است. آب آن از قنات. سکنۀ آن 139 تن می باشد. در یکهزار گزی این ده مغاره ای است که قسمتی از آن را کشف کرده اند ولی به آخر آن نرسیده اند. قطرات آب از سقف می چکد و یخ می بندد و یخ آن بسیار صاف و مرمرین است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
نام رودخانه ای است که به بحر خزر ریزد و محل ّ صید ماهی باشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از لله را
تصویر لله را
خدای را
فرهنگ لغت هوشیار
لی لی بازی
فرهنگ گویش مازندرانی
تکه هایی از نی تیز و برنده، پرده ای از نی
فرهنگ گویش مازندرانی